دانش نامه مزدیسنا – جهانگیر اوشیدری
توران یا تورین، به سرزمینی گفته می شود که فریدون به بزرگترین پسر خود تور(تورج) داد. آن سرزمین را ناحیه ی ترک و خزر و چین و ماچین را شامل می شد.
دگر تور را داد توران زمین و را که سالار ترکان و چین
مارکوآرت، دانشمند آلمانی در این باره می نویسد: خاک توران به مملکت خوارزم که در اوستا و کتب پهلوی آریاویج نامیده شده متصل بوده و از مشرق جیحون به دریاچه ی آرال امتداد داشته است.
تورانیان آریائی نژاد بوده اند وتنها از لحاظ تمدن در سطح پایین تری از ایرانیان قرار داشتند. چرا که ایرانیان به شهرنشینی و کشاورزی و زراعت روی آورده بودند درحالیکه تورانیان بیابان نورد و چادرنشین باقی مانده بودند و هر از چندگاهی به ایرانیان هجوم می آورده اند. رشد تمدن در ایران چنان شد که کم کم تورانیان را بیگانه دانستند و آنها را بر خود ننگ به حساب می آوردند و بر همین اساس همواره جنگ و ستیز بین این دو برقرار بود.
اسامی گروههایی از نام آوران تورانی در اوستا( به ویژه ....)و هم چنین در کتاب حکیم توس آورده شده است. در برخی از نواحی این سرزمین افرادی به آیین زرتشت گرویدند به گونه ای که در گاتها، از .... تورانی نام برده شده است.
سرزمین توران را از جنوب به تخارستان و کوههای .... می دانند. تخارستان یا طخارستان ناحیه ی تاریخی بر مسیر علیای آمودریا که از مردم قدیم آن، تخارها، نام گرفته شده است. تخارها را برخی از مردم سکاها دانسته اند در تور...(جایی است در ترکستان شرقی جین که در خرابه های آن بسیاری از نوشته ها به زبان پهلوی راجع به دین مانی پیدا شده است.) به دست آمده است. نام تخارستان در شاهنامه و فرهنگ قدیم ایران آمده که در شمال بلخ و غرب آمودریا و بدخشان قرار داشته است. بعد از مرگ یزدگرد سوم ساسانی(438م) ....،تخارستان را گرفتند.بعدها تخارستان جزء مملکت غوریان گردید. ظاهرا از قرن هفتم میلادی استعمال کلمه ی تخارستان به عنوان نام ناحیه متروک شده است.
سرزمین توران از شمال به بلاد خوارزم و دشت ... و از جانب مغرب به دریای جرجان و خراسان و از مشرق به سرزمین ترکستان و مغولستان محدود بوده است. این سرزمین بعد از استیلای اعراب به ماوراء النهر موسوم شد.
دگر تور را داد توران زمین و را که سالار ترکان و چین
مارکوآرت، دانشمند آلمانی در این باره می نویسد: خاک توران به مملکت خوارزم که در اوستا و کتب پهلوی آریاویج نامیده شده متصل بوده و از مشرق جیحون به دریاچه ی آرال امتداد داشته است.
تورانیان آریائی نژاد بوده اند وتنها از لحاظ تمدن در سطح پایین تری از ایرانیان قرار داشتند. چرا که ایرانیان به شهرنشینی و کشاورزی و زراعت روی آورده بودند درحالیکه تورانیان بیابان نورد و چادرنشین باقی مانده بودند و هر از چندگاهی به ایرانیان هجوم می آورده اند. رشد تمدن در ایران چنان شد که کم کم تورانیان را بیگانه دانستند و آنها را بر خود ننگ به حساب می آوردند و بر همین اساس همواره جنگ و ستیز بین این دو برقرار بود.
اسامی گروههایی از نام آوران تورانی در اوستا( به ویژه ....)و هم چنین در کتاب حکیم توس آورده شده است. در برخی از نواحی این سرزمین افرادی به آیین زرتشت گرویدند به گونه ای که در گاتها، از .... تورانی نام برده شده است.
سرزمین توران را از جنوب به تخارستان و کوههای .... می دانند. تخارستان یا طخارستان ناحیه ی تاریخی بر مسیر علیای آمودریا که از مردم قدیم آن، تخارها، نام گرفته شده است. تخارها را برخی از مردم سکاها دانسته اند در تور...(جایی است در ترکستان شرقی جین که در خرابه های آن بسیاری از نوشته ها به زبان پهلوی راجع به دین مانی پیدا شده است.) به دست آمده است. نام تخارستان در شاهنامه و فرهنگ قدیم ایران آمده که در شمال بلخ و غرب آمودریا و بدخشان قرار داشته است. بعد از مرگ یزدگرد سوم ساسانی(438م) ....،تخارستان را گرفتند.بعدها تخارستان جزء مملکت غوریان گردید. ظاهرا از قرن هفتم میلادی استعمال کلمه ی تخارستان به عنوان نام ناحیه متروک شده است.
سرزمین توران از شمال به بلاد خوارزم و دشت ... و از جانب مغرب به دریای جرجان و خراسان و از مشرق به سرزمین ترکستان و مغولستان محدود بوده است. این سرزمین بعد از استیلای اعراب به ماوراء النهر موسوم شد.
توران کجاست؟ / علامه دهخدا
نام ترکستان است و بعضي از خراسان و آن از مشرق است . (لغت فرس اسدي چ اقبال ص 367).ولايت ماوراءالنهر است. (فرهنگ جهانگيري ). ملک ماوراالنهر، منسوب به تور. (فرهنگ رشيدي). نام ولايتي است بر آن طرف آب آموي ; يعني ماوراءالنهر. (برهان ). چون اين ملک را فريدون به تور، پسر بزرگ خود داده بود به توران موسوم شد. (برهان ) (از فرهنگ جهانگيري). ملکي است معروف ، منسوب به تور که پسر فريدون بود. (غياث اللغات ) (آنندراج). جميع بلاد ماوراءالنهر. (منتهي الارب) (ناظم الاطباء). کلمه توران ، نام سرزمين تورانيان است ، در پهلوي توران مرکب از «تور» + «آن» (پسوند نسبت و مکان). سرزمين توران به ايران ويج يا مملکت خوارزم متصل بوده ، از طرف مشرق تا درياچه آرال - که جغرافي نويسان قرون وسطي آن را درياچه خوارزم نيز ناميده اند - امتداد داشته است. جنگهاي ايرانيان و تورانيان بخش مهم داستانهاي ملي ما را تشکيل ميدهد. پادشاه توران ، افراسياب (در اوستا فرنره سينه( ، با پادشاهان پيشدادي و پس از آن با پادشاهان کياني در زد وخورد بوده است. در اوستا از اين جنگ ياد شده و غيرمستقيم حدود خاک توران تعيين شده است . بطلميوس جغرافيانويس يوناني قرن دوم ميلادي تور را ناحيه خوارزم دانسته. خوارزمي (نيمه دوم قرن چهارم هجري) در مفاتيح العلوم ص 114 مي نويسد: مرز توران معمولاً نزد ايرانيان ممالک مجاور جيحون است. در شاهنامه توران مملکت ترکان و چينيان است که بواسطه جيحون از ايران جدا مي شود. در کتب ايراني و عرب قرون وسطي تمايل مخصوص به اطلاق توران به سرزمين ماوراءالنهر مشاهده مي شود. نزد خاورشناسان ، تورانيان طوايفي بودند در دشتهاي روسيه و مستملکات آسيايي روس حاليه ، يا طوايف چادرنشيني که از درياي قفقاز تا رود سيحون (سيردريا) پراکنده بودند. از اوستا و کتب ديني پهلوي و داستانهاي ملي و اقوال مورخان قديم برمي آيدکه ايرانيان و تورانيان از يک نژاد بوده اند منتهي ايرانيان زودتر شهرنشين و متمدن شدند و تورانيان به همان وضع بيابان نوردي و چادرنشيني باقي ماندند. در کتب متاخر ناحيت ترک و
نام ترکستان است و بعضي از خراسان و آن از مشرق است . (لغت فرس اسدي چ اقبال ص 367).ولايت ماوراءالنهر است. (فرهنگ جهانگيري ). ملک ماوراالنهر، منسوب به تور. (فرهنگ رشيدي). نام ولايتي است بر آن طرف آب آموي ; يعني ماوراءالنهر. (برهان ). چون اين ملک را فريدون به تور، پسر بزرگ خود داده بود به توران موسوم شد. (برهان ) (از فرهنگ جهانگيري). ملکي است معروف ، منسوب به تور که پسر فريدون بود. (غياث اللغات ) (آنندراج). جميع بلاد ماوراءالنهر. (منتهي الارب) (ناظم الاطباء). کلمه توران ، نام سرزمين تورانيان است ، در پهلوي توران مرکب از «تور» + «آن» (پسوند نسبت و مکان). سرزمين توران به ايران ويج يا مملکت خوارزم متصل بوده ، از طرف مشرق تا درياچه آرال - که جغرافي نويسان قرون وسطي آن را درياچه خوارزم نيز ناميده اند - امتداد داشته است. جنگهاي ايرانيان و تورانيان بخش مهم داستانهاي ملي ما را تشکيل ميدهد. پادشاه توران ، افراسياب (در اوستا فرنره سينه( ، با پادشاهان پيشدادي و پس از آن با پادشاهان کياني در زد وخورد بوده است. در اوستا از اين جنگ ياد شده و غيرمستقيم حدود خاک توران تعيين شده است . بطلميوس جغرافيانويس يوناني قرن دوم ميلادي تور را ناحيه خوارزم دانسته. خوارزمي (نيمه دوم قرن چهارم هجري) در مفاتيح العلوم ص 114 مي نويسد: مرز توران معمولاً نزد ايرانيان ممالک مجاور جيحون است. در شاهنامه توران مملکت ترکان و چينيان است که بواسطه جيحون از ايران جدا مي شود. در کتب ايراني و عرب قرون وسطي تمايل مخصوص به اطلاق توران به سرزمين ماوراءالنهر مشاهده مي شود. نزد خاورشناسان ، تورانيان طوايفي بودند در دشتهاي روسيه و مستملکات آسيايي روس حاليه ، يا طوايف چادرنشيني که از درياي قفقاز تا رود سيحون (سيردريا) پراکنده بودند. از اوستا و کتب ديني پهلوي و داستانهاي ملي و اقوال مورخان قديم برمي آيدکه ايرانيان و تورانيان از يک نژاد بوده اند منتهي ايرانيان زودتر شهرنشين و متمدن شدند و تورانيان به همان وضع بيابان نوردي و چادرنشيني باقي ماندند. در کتب متاخر ناحيت ترک و
خزر و چين و ماچين و تبت و شرقرا به تفاوت خاک تور و ممالک روم و روس و آلان و مغرب را خاک سرم (سلم) دانسته اند.