۱۳۸۹ آذر ۲, سه‌شنبه

سرزمین توران کجاست؟


دانش نامه مزدیسنا – جهانگیر اوشیدری

توران یا تورین، به سرزمینی گفته می شود که فریدون به بزرگترین پسر خود تور(تورج) داد. آن سرزمین را ناحیه ی ترک و خزر و چین و ماچین را شامل می شد.

دگر تور را داد توران زمین و را که سالار ترکان و چین

مارکوآرت، دانشمند آلمانی در این باره می نویسد: خاک توران به مملکت خوارزم که در اوستا و کتب پهلوی آریاویج نامیده شده متصل بوده و از مشرق جیحون به دریاچه ی آرال امتداد داشته است.

تورانیان آریائی نژاد بوده اند وتنها از لحاظ تمدن در سطح پایین تری از ایرانیان قرار داشتند. چرا که ایرانیان به شهرنشینی و کشاورزی و زراعت روی آورده بودند درحالیکه تورانیان بیابان نورد و چادرنشین باقی مانده بودند و هر از چندگاهی به ایرانیان هجوم می آورده اند. رشد تمدن در ایران چنان شد که کم کم تورانیان را بیگانه دانستند و آنها را بر خود ننگ به حساب می آوردند و بر همین اساس همواره جنگ و ستیز بین این دو برقرار بود.

اسامی گروههایی از نام آوران تورانی در اوستا( به ویژه ....)و هم چنین در کتاب حکیم توس آورده شده است. در برخی از نواحی این سرزمین افرادی به آیین زرتشت گرویدند به گونه ای که در گاتها، از .... تورانی نام برده شده است.

سرزمین توران را از جنوب به تخارستان و کوههای .... می دانند. تخارستان یا طخارستان ناحیه ی تاریخی بر مسیر علیای آمودریا که از مردم قدیم آن، تخارها، نام گرفته شده است. تخارها را برخی از مردم سکاها دانسته اند در تور...(جایی است در ترکستان شرقی جین که در خرابه های آن بسیاری از نوشته ها به زبان پهلوی راجع به دین مانی پیدا شده است.) به دست آمده است. نام تخارستان در شاهنامه و فرهنگ قدیم ایران آمده که در شمال بلخ و غرب آمودریا و بدخشان قرار داشته است. بعد از مرگ یزدگرد سوم ساسانی(438م) ....،تخارستان را گرفتند.بعدها تخارستان جزء مملکت غوریان گردید. ظاهرا از قرن هفتم میلادی استعمال کلمه ی تخارستان به عنوان نام ناحیه متروک شده است.

سرزمین توران از شمال به بلاد خوارزم و دشت ... و از جانب مغرب به دریای جرجان و خراسان و از مشرق به سرزمین ترکستان و مغولستان محدود بوده است. این سرزمین بعد از استیلای اعراب به ماوراء النهر موسوم شد.



توران کجاست؟ / علامه دهخدا

نام ترکستان است و بعضي از خراسان و آن از مشرق است . (لغت فرس اسدي چ اقبال ص 367).ولايت ماوراءالنهر است. (فرهنگ جهانگيري ). ملک ماوراالنهر، منسوب به تور. (فرهنگ رشيدي). نام ولايتي است بر آن طرف آب آموي ; يعني ماوراءالنهر. (برهان ). چون اين ملک را فريدون به تور، پسر بزرگ خود داده بود به توران موسوم شد. (برهان ) (از فرهنگ جهانگيري). ملکي است معروف ، منسوب به تور که پسر فريدون بود. (غياث اللغات ) (آنندراج). جميع بلاد ماوراءالنهر. (منتهي الارب) (ناظم الاطباء). کلمه توران ، نام سرزمين تورانيان است ، در پهلوي توران مرکب از «تور» + «آن» (پسوند نسبت و مکان). سرزمين توران به ايران ويج يا مملکت خوارزم متصل بوده ، از طرف مشرق تا درياچه آرال - که جغرافي نويسان قرون وسطي آن را درياچه خوارزم نيز ناميده اند - امتداد داشته است. جنگهاي ايرانيان و تورانيان بخش مهم داستانهاي ملي ما را تشکيل ميدهد. پادشاه توران ، افراسياب (در اوستا فرنره سينه( ، با پادشاهان پيشدادي و پس از آن با پادشاهان کياني در زد وخورد بوده است. در اوستا از اين جنگ ياد شده و غيرمستقيم حدود خاک توران تعيين شده است . بطلميوس جغرافيانويس يوناني قرن دوم ميلادي تور را ناحيه خوارزم دانسته. خوارزمي (نيمه دوم قرن چهارم هجري) در مفاتيح العلوم ص 114 مي نويسد: مرز توران معمولاً نزد ايرانيان ممالک مجاور جيحون است. در شاهنامه توران مملکت ترکان و چينيان است که بواسطه جيحون از ايران جدا مي شود. در کتب ايراني و عرب قرون وسطي تمايل مخصوص به اطلاق توران به سرزمين ماوراءالنهر مشاهده مي شود. نزد خاورشناسان ، تورانيان طوايفي بودند در دشتهاي روسيه و مستملکات آسيايي روس حاليه ، يا طوايف چادرنشيني که از درياي قفقاز تا رود سيحون (سيردريا) پراکنده بودند. از اوستا و کتب ديني پهلوي و داستانهاي ملي و اقوال مورخان قديم برمي آيدکه ايرانيان و تورانيان از يک نژاد بوده اند منتهي ايرانيان زودتر شهرنشين و متمدن شدند و تورانيان به همان وضع بيابان نوردي و چادرنشيني باقي ماندند. در کتب متاخر ناحيت ترک و 
خزر و چين و ماچين و تبت و شرقرا به تفاوت خاک تور و ممالک روم و روس و آلان و مغرب را خاک سرم (سلم) دانسته اند.

۱۳۸۹ آبان ۱۳, پنجشنبه

پاسخ به تحریف گران ایران ستیز: یونسکو و زبان فارسی لهجه سی و سوم زبان عربی؟!!!


خوشبختانه نوشتار پیشین مان، هزار و یک سند تاریخی در اثبات وجود زبان آذری (زبان باستان آذربایجان)، مورد استقبال و توجه میهن پرستان و حقیقت جویان این مرز و بوم قرار گرفت و در تارنماهای مختلف با بازتاب قابل توجهی روبرو گردید. اما به روال معمول، باز هم بیان واقعیات و استناد به حقایق تاریخی، به مذاق عده ای دروغ پرداز و تحریف گر خوش نیامد و این سو و آن سو دروغ های جدیدی بافتند و زوزه های بی شرمانه تری سر دادند. یکی از ترفندهای این جماعت ایران ستیز، تحقیر زبان فارسی است. آنها به خوبی دریافته اند که زبان فارسی، یکی از مهمترین عناصر پیوند اقوام و مذاهب مختلف ایرانی است و همین زبان مشترک است که کرد و لر و آذری و بلوچ و عرب و... را به هم پیوند داده است. به همین سبب از مدتها پیش، تمام تلاش خود را صرف تضعیف این پیوند مشترک کرده اند تا بلکه از این راه بتوانند به نیات شوم خود برسند و یگانگی ملت ایران را خدشه دار سازند. چه خیال باطلی!

یکی از ادعاهای مضحک تجزیه طلبان و وطن فروشان، جعل آمار سازمان جهانی یونسکو بوده است. آنان ادعا کرده اند که سازمان یونسکو طی آماری ترکی را سومین زبان با قاعده دنیا و زنده‌ای دنیا معرفی کرده و فارسی را لهجه‌ی سی و سوم عربی به حساب آورده است!!!

در حاشیه بحث هایی که پیرامون نوشتار پیشین ما در سایت های مختلف شکل گرفته بود، این ادعای مضحک چند بار دیگر از سوی پان ترکیست های شناخته شده یکی از معروف ترین سایت های اجتماعی ایران (بالاترین)، مطرح گردید. از این رو بر آن شدیم تا نوشتار جدید خود را به این موضوع اختصاص دهیم. نوشتار زیر از تارنمای آذرگشنسب برگرفته شده است که با اندکی تغییرات (و افزودن منابع جدید) در اختیار یاران آزاداندیش ما قرار می گیرد:



در چند سال اخیر، پان‌ترکیستها برای ثبات دروغهای خود پای سازمان بین الملل و یونسکو را به میان کشیده‌اند.  چنان‌که هفت‌نامه‌ی امیدزنجان، دروغی شرم‌آور به این‌ سان را چاپ نمود و پان‌ترکیستهایی مانند ماشاءالله رزمی و غیره آن را در مجلات رایاسپهر نیز گسترش دادند.

دروغ به این سان است:

«سازمان یونسکو طی آماری ترکی را سومین زبان با قاعده دنیا و زنده‌ای دنیا معرفی کرده و فارسی را لهجه‌ی سی و سوم عربی به حساب آورده است.  سازمان یونسکو سال ۱۹۹۹ میلادی را سال «دده قورقود» نامگذاری کرده است.»  این افتخار بزرگ بر ترک‌زبانان مبارک باد!

نخست باید گفت که هر سال یا چندسالی سازمان یونسکو بزرگداشت مشاهیر و آثارهای فرهنگی کشورهای گوناگون را جشن میگیرد و جشن دده‌قورقود متعلق به کشورهای ترک‌زبان بوده است و نه کل کشورهای یونسکو.  چنانکه برای نمونه جشن بزرگان ایرانی مانند ناصر خسرو و فردوسی یا زردشت جشن کشور عربستان نبوده است.  یعنی این چیز خاصی نیست و یونسکو کم و بیش هرسال جشن مشاهیر و دستاوردهای فرهنگی  کشورها(آنها که پیشنهاد بزرگداشتی را میکنند) را انجام میدهد.

اما بخش دروغین این روزنامه همان جمله‌ی نخستین آنست.  یعنی یونسکو هرگز چنین آمار و ارقام دروغینی نداده است.  برای نمونه هر زبان شناسی میداند که ما چیزی به نام “زبان ترکی” نداریم بلکه خانواده‌ی زبانهای تورکیک داریم که دوتا از این زبانها همان ترکی آذربایجانی و ترکی استانبولی است. 

با کمال اندوه ولی باید گفت که بجای اینکه مقامات فرهنگی ایران، از جمله “فرهنگستان ایران” پاسخگوی این دروغها باشند ، آنها خوابیده بودند و ناچار پان‌ترکیستها نیز در نشریات خاص خود این دروغها را گسترش دادند.  در نهایت یکی از پژوهشگران ایرانی به نام سلیم نیساری، مچ دروغ‌گویان را گرفته و موضوع را به طور نوشتاری دوجانبه با سازمان علمی و فرهنگی یونسکو در میان گذاشت.

پاسخ یونسکو هم این بود:

یونسکو-مورخ مارس ۱۳ ۲۰۰۲

در جواب نامه‌ی مورخ ۱۲ ژانویه ۲۰۰۲ که پرسیده بودید آیا یونسکو اعلامیه‌ای در مورد درجه بندی زبان‌های مهم جهان منتشر ساخته است، اشعار می‌دارد که یونسکو هرگز به صدور چنین اعلامیه‌ی غیرمنطقی مباردت نکرده است.


 بنگرید به:

جلال متینی، “دروغهای بزرگ درباره‌ی آذربایجان”، ایران‌شناسی، دوره‌ی جدید، سال ۱۶

و همچنین:

«اطلاعیه‌ی یونسکو در مورد درجه بندی زبانها»، کتاب هفته، تهران، مورخ ۲۵ اردبیهشت ۱۳۸۱٫

خوب این هم یک نمونه دیگر از دروغ‌های پان‌ترکیستها.  این جماعت هرگز به اصول راست‌گویی پایبند نبوده است و دروغ‌گویی و تحریف تاریخ و آمار همواره بخشی جدا‌ناپذیر از آرمان‌های پان‌ترکیستها بوده است.




در همین باره بخوانید:





دانلود چند مقاله ارزشمند